حلماحلما، تا این لحظه: 12 سال و 18 روز سن داره

*** حلما***

عسلم از شمال سوغاتی آورده اگه گفتی چیه؟؟؟

1391/9/22 19:58
نویسنده : مامان
751 بازدید
اشتراک گذاری

هفته پیش دخمل مامان همراه مامانی و بابایی یه سفره چند روزه داشت به دیار پدری. وای چه هوایی داشت شمال... هر چقدر بگم عالی کم گفتم... دور از این همه دود و آلودگی تهران بودن حتی برای چند روز هم غنیمته حلمای مامان هم با اینکه تهران یکم مریض بود و سرفه میکرد تا رفتیم شمال حالش خوب شد و سرفه هاش قطع شد. جاتون خالی کلی خوش گذشت ... دیدار فامیلها از همه مهتر آقاجون و عزیز جون خیلی عالی بود...

یه روز بعد از ظهر همراه عزیز جون رفتیم بازار یه روز دیگه رفتیم دریا و کلی مهمونی رفتیم... خلاصه خیلی خوش گذشت. عسل مامان کلی گردش کرد.

روزی که رفتیم لب دریا حلما با تعجب به صدای امواج گوش میکرد و همش میخواست برگرده موجها رو نگاه کنه به زور تونستیم چند تا عکس ازش بگیریم....

وای خدا من قربون این چشمها بشم... قربون این ابروهای کمون بشم.... قربون مماخ کوچولو بشم بی دندون من...

تو راه برگشت توی جاده به امامزاده هاشم که رسیدیم کلی برف بود بابایی هم چند تا عکس قشنگ از دخمل مامان گرفت و دخملی هم کلی استقبال کرد و بابایی و همراهی کرد...

وای خدای من عاشق این خنده هاش هستم....

عشقم از فردای روزی که از شمال برگشتیم حالش بد شد و کلی تب کرد... اول نفهمیدیم چیه بعدش یهو دیدیم وای خدای من دندون دخملی معلومه و سرش زده بیرون از لثه...

کلی ذوق کردیم ولی عسلم خیلی حالش بد بود و خیلی درد کشید این چند روزه بمیره مامان برات...مامانی فردا براش میخواد آش دندونی بپزه....

به افتخار عروسکم که دندون درآورده 

niniweblog.com

دندونهای دخملی سوغاتی هایی بود که عزیز مامان از شمال آورده بود دیگه!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مریم--------❤
22 آذر 91 20:04
حلما کووچلو خیلی نازی!!!
مامان آوینا
23 آذر 91 12:24
به به دخمل ما نون خور شده، تبریک تبریک.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به *** حلما*** می باشد