حلماحلما، تا این لحظه: 12 سال و 5 روز سن داره

*** حلما***

بانوی سه ساله

1393/8/6 15:46
نویسنده : مامان
953 بازدید
اشتراک گذاری

از اول ماه محرم یک حال بخصوصی دارم با دیدن حلما، ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری میشود...

این اشک این بار نه از سرذوق و نه از سر دلتنگیست، بلکه این اشک معنای دیگری دارد...

این اشک معنای سوختن دارد معنای احساس عاشقانه یک پدر به دخترش و یک دختر به پدرش ...

و حالا چرا اشک؟؟

امسال محرم بیشتر میتوانم درک کنم آن بانوی سه ساله را، آن گوشهای خونین را، آن دلتنگی ها را، آن وابستگی ها را، آن لب تشنه را، آن اشکهای سه ساله را، آن پاهای زخمی را و ...

بانوی سه ساله جانم به فدایت

*******************************************************************

وقتی دلتنگی های حلمارو برای چند دقیقه دیر رسیدن پدرش میبینم، وقتی که بهونه باباش و میگیره اشک میریزه من فقط ناراحت نمیشم بلکه امسال بیشتر میسوزم چون تازه میتونم درک کنم ...

امسال برای حلما چادرعربی زمان بچگی خودمو کوتاه کردم تا بپوشه ... خودش هم مشتاقه و دوست داره و من هم ذوق زده ام از این همه اشتیاق.. وقتی صدای نوحه میشنوه  شروع میکنه به سینه زدن و عجیب تر از همه اینها اینه که دیشب وقتی توی تلویزیون روضه خانم حضرت رقیه خوانده میشد، حلما بغض کرد و فقط صدا میزد بابایی میخوام و اون موقع بودکه دیگه هیچ چیزی جلودار اشکهای من نبود...

 همیشه دست به دعا دارم که خداوندا! محبت اهل بیت رو هیچ وقت از دل من و دختر و همسرم بیرون مبر و روز به روز بر محبت ایشان در دلمون بیفزا...آمین

 

 

 

 

پسندها (3)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به *** حلما*** می باشد