حلماحلما، تا این لحظه: 12 سال و 18 روز سن داره

*** حلما***

از زنجان تا کتله خور

1391/4/27 22:16
نویسنده : مامان
489 بازدید
اشتراک گذاری

اولین تابستون زندگی حلمای مامان همراه بود با ایرانگردی .

چند روز بعد از مشهد و شمال که برگشتیم همراه خاله وجیهه و خانواده اش رفتیم به سوی زنجان. این سفر کاملا در محیطی آرامبخش بود وبه هممون کلی خوش گذشت. جاتون خالی ...

تو این عکس حلمای مامان خیلی شاد و خوشحاله آخه با پسرخاله هاش رفته بود سفر.

این زیر هم یه عکس سه نفره از حلما و سهیل و سپهر در پارک ورودی شهر زنجان... البته حلمای نازنینم از خستگی زیاد خوابش برده بود...

یه جاده خارج از شهر زنجان بود به سمت طارم  این جاده بسیار خوش آب و هوا بود و کلی هم باد می وزید و هوا سرد بود یه عکس خیلی خیلی فوری از نازنینم گرفتیم ...آخه باد تند بود اذیت می شد.

جیگر مامان خیلی سردش شده بود رفته زیر پتو قایم شده:

اطراف شهر زنجان یه جاده دیگر بود به سمت گنبد سلطانیه. این گنبد بزرگترین گنبد آجری جهان هست که دیدنش و عکس انداختن در آن خالی از لطف نبود...

این هم یک عکس دیگه از سهیل عزیز و حلمای خوبم  در گنبد سلطانیه:

4 روز اونجا بودیم که خیلی خوب و عالی بود و خیلی خوش گذشت سفر بسیار به یادماندنی بود. 

 به سمت غار کتله خور در حدود140 کیلومتری زنجان در حرکت بودیم که مامانی هوس کرد عینک آفتابی بابایی رو یواشکی برداره و بذاره بالای سر حلما و ازش یه عکسی بندازه ....

ای جان الهی قربونت برم با اون قیافه نازت که عینک از کل صورتت هم بزرگتره...

البته یه توضیح بدم خدمتتون که غار کتله خور یکی از غارهای خشک بسیار زیباست  حدود یک کیلومتر مسافت داره داخلش که باید پیاده رفت و از قندیل ها دیدن کرد. هوای داخل غار نسبتا سرد بود حلمای مامان کاملا در پتو پیچیده شده بود . نازنینم تمام مدتی که داخل غار بودیم خواب بود.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

منوعشقم
21 شهریور 91 0:07
وااااااااااااااااااای ینی تو زنجان بهتون خوش گذش ؟؟؟؟ چه جالب ... خیلی خوشالم ... آخه منم اونجایی هسم کوچولوتون خیلی نازه ماشالله خداحفظش کنه . بووووووووووووووووس واسه حلما خانوم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به *** حلما*** می باشد